فهرست مطالب
Toggle
قرن بیست و یکم با مجازی سازی ارتباطات شروع شد. و ابر رسانه ها – بیش از آن چه که مخاطب انتظار و ظرفیت دارد – اطلاعات زیادی به او ارائه می کنند. همین امر موجب میشود تا هویت در شبکه های مجازی به امری مهم تبدیل شود .از این رو، بین جهانی شدن و فضای مجازی و هویت در شبکه های مجازی، ارتباطی دو سویه برقرار است. چرا که از یک سو می توان جهانی شدن را عامل پدیدآیی فضای مجازی دانسته. و فروپاشی مرزهای انسانی را به آن نسبت داد .و از سوی دیگر، گسترده بودن ارتباطات مجازی و ماهیت بی مکانی و بی زمانی و فراگیر بودن آن. و نیز بارِش فکری نابه هنگام آن را عامل شکستن مرزهای سنتی. قبیله ای و یکپارچه سازی ارزش های انسانی دانست.به این ترتیب، جهان، رفته رفته از وضعیت دیالوگ (گفت وگو) خارج شده. و به سوی مونولوگ (تک صدایی) پیش رفته است؛چرا که یکی، همه را مجاب می کند تا گفتمان او را بپذیرند (عبدالملکی، ۱۳۸۷: ۲).
در یک فضای ارتباطی واقعی، که به طور معمول حضور یک یا چند نفر بارز است. طرفین با مخاطب قراردادن همدیگر، اطلاعاتی هرچند اندک معاوضه می کنند. و به حریم همدیگر نیز آسیب نمی زنند. اما در فضای مجازی، هم چون اینترنت، پیامک، چت و… طرفین ماجرا، کم ترین اطلاعات درست را نیز از همدیگر دریغ می کنند. زیرا در پشت پرده این ماجرا، افرادی قراردارند که شاید هیچ شناختی از همدیگر ندارند. و گاه آدرس های اشتباه به یکدیگر می دهند، تا نشانی از خود برجای نگذارند و لذا همه این مسائل، سلامت و روان افراد را با چالش جدی، مواجه کرده است.
هویت در شبکه های مجازی یکی از ابزارهایی است که سبب می شود تا افراد از راه های گوناگون ابراز وجود بکنند. چرا که وقتی افراد در فضای مجازی قرار می گیرند، خواه ناخواه به دنبال این هستند که چگونه جنبه های رفتاری خود را مدیریت کنند. از این روست که هویت آدمی، که یکی از جنبه های پیچیده آدمی است. تحت تأثیر قرار می گیرد (سولر، ۲۰۰۰:۲).
بنابراین، اگر فرد در تماس دائم با فضای مجازی قرار گیرد. تا آنجا پیش می رود که الگوهای برگرفته از فضای مجازی را مثبت تلقی کرده و هویت در شبکه های مجازی را مفید تلقی کرده و سعی در به کار بستن آنها در برخوردها و رفتارهای خویش می شود.
البته ما در محیط های متفاوت اینترنتی، شاهد ترکیب های متفاوتی از ویژگی های منحصر به فرد در دنیای مجازی هستیم. که منجر به کیفیت روان شناختی متمایز از این محیط ها می شود. که البته این کیفیت ها نیز چگونگی درک افراد از خود و دیگران را تعیین می کند .و می توان این ویژگی ها را به عنوان مؤلفه های بنیادین مدلی مفهومی برای روان شناسی فضای مجازی در نظر گرفت. که از مهم ترین این ویژگی ها می توان به (کاهش حواس، ادراک های دگرگون شده، هویت انعطاف پذیر، فضای نامحدود، انعطاف پذیری زمانی، تکثر اجتماعی) اشاره کرد (سولر، ۱۹۹۸:۱۸-۲).
با توجه به این ویژگی هاست که کاربر، حالت های متنوع و متفاوت ذهنی. از قبیل تخیلات، خیال پردازی ها، خیال پروری ها، توهمات، حالات هیپنوتیستیک و سطوح گوناگونی از هوشیاری را در فضای مجازی تجربه می کند. و تحت چنین شرایطی است که فضای سایبر؛ همانند دنیای «رویا» می شود؛ دنیایی که وقتی ما به خواب فرو می رویم، پدیدار می شود.
در فضای مجازی – با توجه به ارتباط قوی ای که بین کاربران وجود دارد – این امکان را به افراد می دهد تا اقدام به ایجاد دنیایی بکنند. که افراد بتوانند در جایگاه افراد دیگر هویت یابی شوند. به این صورت که افراد داده ها و آمار شخصیتی خود را – که این هم دچار تغییر می شود. – از طریق وبلاگ و سایت های مجازی دیگر در اختیار کاربران قرار می دهند. که این عمل به نوعی سبب از خودبیگانگی و از دست دادن هویت فرد می شود. و این فرد دیگر نمی تواند شخصیت پایداری را در دنیای واقعی برای خود تعریف نماید. چرا که هویت در شبکه های مجازی بر روی آن شخص درگیر یک سری اوهام و تخیلات مجازی پدیدار، که این امر نیز از شخصی به شخص دیگر متفاوت است.
همه محیط هایی که کاربران از آن استفاده می کنند، شبیه یکدیگر نیستند. اما از برخی خصوصیات کلی مشابه برخوردارند. در واقع این فرض برای همه فضاهای مجازی وجود دارد، که شیوه های عملکرد جامعه را دگرگون خواهند ساخت. این تغییرات که در سطوح چندگانه ای رخ می دهند، روی روش های تولید، روش های یادگیری و حتی شیوه های معاشرتی افراد نیز تأثیر می گذارند.
مطالعات و تحقیقات روان شناختی روی تأثیرات اجتماعی اینترنت بسیار موضعی هستند. اگر ما میزان گسترش اینترنت و اهمیت اقتصادی و فرهنگی را که در جوامع پیشرفته یافته است. در نظر بگیریم این موضوع کاملاً قابل درک است. متأسفانه نتایج تحقیقات، اغلب با یکدیگر تفاوت دارند. که هم برای محققان و هم برای عامه مردم – که می خواهند بدانند اینترنت برای آنها (خوب) است یا (بد) و از چه جهت – سردرگم کننده است.
حال بحثی که مطرح می شود، بحث سلیقه ای بودن استفاده است. که کاربران از فضای مجازی و اینترنت استفاده می کنند.که در این زمینه لازم است برای کاربران نحوه استفاده مفید از اینترنت و هویت در شبکه های مجازی و فضای مجازی برای کاربران، فرهنگ سازی شود. چرا که برخورد اولیه و نحوه استفاده ابتدایی برای کاربران به نوعی سبب درونی شدن الگوهای مجازی می شود.
یکی از کارکردهای اینترنت، بازداری زدایی است. دو اصطلاح بازداری و بازداری زدایی، در نظریه روان تحلیل گری فروید مطرح شده است. در این دیدگاه به مهار تکانه های غریزی «بُن» توسط «فرامن» بازداری گفته می شود. بُن مرکب از غریزه ها، گرایش ها و خواسته های شخص است.اصرار بُن بر ارضای بدون قید و شرط این غریزه ها و گرایش هاست. بُن افزون بر این که انسان را برای رفع نیازهای اساسی برمی انگیزد. دارای جنبه های منفی و خواسته های نامقبول نیز هست.در اثر بازداری زدایی، چه بسا افراد به جست وجوی مطالب و تصویرهای هرزه نگاری بپردازند. و به جاهایی که احتمال این گونه مطالب را می دهند، سربزنند. جاهایی که هرگز در جهان واقعی و حضور دیگران بازدید نخواهند کرد.
یافته ها نشان می دهد: «گمنامی» و «نامرئی بودن»، دو عامل اصلی بازداری زدایی در اینترنت است. در بسیاری از محیط های اینترنتی، افراد دیگر نمی توانند شما را ببینند وهویت در شبکه های مجازی شما را درک کنند. نامرئی بودن، این جرئت را به افراد می دهد. که به جاهایی بروند و کارهایی بکنند. که در خارج از اینترنت نمی کردند. نامرئی بودن با گمنامی هم پوشی دارد. در ارتباط های متنی، دیگران نمی توانند شما را ببینند. یا صدای شما را بشنوند و شما نیز نمی توانید. صدای آنها را بشنوید و آنها را ببینید. افراد در این گونه ارتباط ها، نگران این نخواهند بود که از سوی کسی تهدید شوند. زیرا هر کاری که انجام دهند، گمنام خواهند ماند.
گسترش روزافزون فناوری جدید ارتباطات در سال های اخیر. تمام جنبه های فرهنگ و حیات اجتماعی را با چالش روبه رو کرده است. در این میان، تحولات اجتماعی و گروه های انسانی نیز از این امر مستثنی نشده. و گروه های مجازی با مرزهای مختلف، جایگزین گروه های دارای مرزهای سخت شدند .و به همین دلیل امکان مبادله هرچه بیشتر اطلاعات و پیام ها، منجر به کاهش و دیوارهای حذف فاصله میان گروه های مختلف شده است. با نفوذ فزاینده اینترنت، هم چنین امکان اشتراک در تجارب گروه های مختلف ایجاد شده.و از منظر سخت افزار ارتباطی، تعداد سایت ها و فناوری های وابسته به آنها نیز گسترش یافته و این مسأله ردپای خود را در تمام حوزه های زندگی بشر برجا گذاشته است. هر فرد یا جماعتی می تواند بخشی از این فضا را در اختیار گرفته و به نشر آرا و عقاید خود بپردازد. اما این امکان همان گونه که مزایای فوق العاده ای دارد، معایب زیادی نیز دارد و می تواند. همچون دیگر وسایل ارتباطی نوین، خود چالشی برای جوامع و حاکمیت ها باشد.
استفاده از سایت های اینترنت وبلاگ و فضاهای مجازی، که به خصوص در بحبوحه ناآرامی ها یا تنش های اجتماعی – سیاسی در کشورها به صورت قارچ گونه گسترش می یابند. همواره مدنظر دشمن و در چارچوب جنگ روانی و سایبری قرار داشته و دارند و در چارچوب آن سعی می شود. تا افکار عمومی را به رسانه ها و منابع بومی بی اعتماد کرده، به شایعات، اخبار جهت دار و منفی دامن زده شود.
استفاده نادرست از فضای مجازی و هویت در شبکه های مجازی سبب بروز یک سری مخاطرات و آسیب های روانی می گردد. که در زیر به مهم ترین آنها اشاره می شود:
از ویژگی های برجسته وسواس، عدم توانایی مهار رفتارها یا اندیشه های خاص است..برای مثال، فردی که وسواسِ شست وشو دارد، نمی تواند میل به شست وشو را کنترل کند. و گاهی تا ساعت ها مشغول شستن دست ها می شود. یا فردی که وسواس فکری دارد، ساعت ها در رختخواب مشغول به هم بافتن آسمان و ریسمان است. اگر از فرد وسواسی بخواهیم عمل یا فکر وسواسی اش را کنار بگذارد، دچار اضطراب شدیدی خواهد شد.
این اختلال را می توان در بررسی کردن های پی درپی پست الکترونیک (وسواس عملی) یا دل نگرانی از ONLINEنشدن یک دوست (وسواس فکری) مشاهده کرد.
کاربران، بیشتر ترجیح می دهند. در محیطی آرام و خلوت، از اینترنت استفاده کنند. تا هم بهتر بتوانند از اطلاعات آن بهره ببرند و هم با تمرکز و سرعت بیشتر، از اتصال های طولانی مدت جلوگیری کرده، هزینه های حاصل از آن را کاهش دهند. اما این نوع خلوت و انزوا در طولانی مدت، برخی مشکلات روانی، مانند گوشه گیری و در نهایت افسردگی را در پی دارد. کیسلر و همکارانش معتقدند: «بسیاری از روان شناسان این نگرانی را داشته اند که آسانی ارتباط های اینترنتی، چه بسا افراد را وا می دارد. تا زمان بیشتری را به تنهایی بگذرانند. به صورت آن لاین با غریبه ها صحبت کنند، ارتباط سطحی برقرار سازند و این کارها را به قیمت از دست دادن گفت وگوهای رو در رو و ارتباط های فامیلی و دوستانه انجام دهند». بنابر برخی پژوهش های پیمایشی، ارتباط های اجتماعی از طریق اینترنت، ضعیف تر از ارتباط های واقعی است. و در دراز مدت، به انزوای اجتماعی فرد می انجامد (صادقی، ۱۳۸۷:۲۲)
عناصر سه گانه هویت؛ یعنی شخص، فرهنگ و جامعه، هریک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمی را ایفا می کنند. هویت شخصی، ویژگی بی همتای فردی را تشکیل می دهد. هویت اجتماعی در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار گرفته و شکل گیری آن، متأثر از ایشان است. و در نهایت، هویت فرهنگی و هویت در شبکه های مجازی برگرفته از باورهایی است که در عمق وجود فرد، به واسطه تعامل او با محیط پیرامون و آموزه های آن، از بدو تولد تا کهن سالی جای گرفته است.
جوانان در این محیط از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند. و به ویژه در دورانی که هویت آنان شکل می گیرد، این خطر پررنگ تر می شود. دکتر محمد عطاران معتقد است: با امکانات و گزینه های فراوانی که رسانه های عمومی، از جمله اینترنت در اختیار جوانان می گذارند. آنان دائماً با محرک های جدید و انواع مختلف رفتار آشنا می شوند. چنین فضایی هویت نامشخص و پیوسته متحولی را می آفرینند. به خصوص برای نسلی که در مقایسه با نسل قبل با محرک های فراوانی مواجه است.
هم چنین از طریق رسانه های جمعی، افراد، خط مفروض میان فضای عمومی و خصوصی را تجدید سازمان می کنند. و این امکانی است .که جوانان فعالانه از آن استفاده می کنند. جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکل گیری هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزش ها و درونی کردن آنها می باشد.
از سوی دیگر، گاهی برخی از ویژگی های شخصیتی؛ مانند سن، تحصیلات، محل سکونت و حتی جنسیت در اینترنت از بین می رود. به عنوان نمونه، بسیاری از افرادی که در اتاق های چت مشغول گفت وگو با یکدیگر هستند. با مشخصاتی غیرواقعی ظاهر شده و از زبانِ شخصیتی دروغین که از خود ساخته اند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفی کرده اند، صحبت می کنند. و با این حال، همین شخصیت های ناشناس چه تأثیرات مختلفی بریکدیگر دارند.
از جمله آثار مخاطب فضای سایبر، به وجود آمدن انحرافات جنسی و اختلالات جنسی است. اینترنت به دلیل رویکرد آزاداندیشی در روابط جنسی از سوی گردانندگان اصلی آن (غرب و به ویژه امریکا) و نگرش تجاری. نسبت به مسائل جنسی، موجب پدید آمدن پدیده شومی به نام هرزه نگاری. (Pornograghy) و هنر پلید شهوانی (Erotice Art) و رواج سرسام آور آن گردیده است. و این پدیده مرزهای اخلاقی را درهم می شکند. و تهدیدی برای فرهنگ ها، به خصوص فرهنگ های دینی؛ همچون فرهنگ اسلامی است.
اصولاً، پورنوگرافی (هرزه نگاری) به عنوان نمایش تصویری و یا کلامی رفتارهای جنسی است.که با هدف ارضای خواسته های جنسی دیگران تعریف می شود. این گونه مطالب و تصاویر که در پی تحریک جنسی دیگران عرضه می گردد. معمولاً به ارضای غیرطبیعی جنسی مراجعه کنندگانِ آن می انجامد.
نکته دیگر این که، رجوع به اینترنت برای دسترسی به مطالب مستهجن (Obscenity)، صرفاً به افراد نابهنجار خلاصه نمی شود. و حجم قابل توجهی از مراجعان را افراد طبیعی تشکیل می دهند. در این عرصه بیشترین خطر متوجه کودکان و نوجوانان است. لاسر پس از پژوهشی که در این باره انجام داده با اشاره به پی آمدهای منفی هرزه نگاری بر بهداشت روانی می گوید: «این امکان وجود دارد. که کودکان به واسطه دیدن مطالب و تصویرهای مستهجن، رفتارهای جنسی از خود بروز دهند. در مورد بزرگسالان نیز هرزه نگاری اینترنتی می تواند. به بروز رفتارهای جنسی نامعقول و یا گاهی اعتیاد جنسی بینجامد». اصولاً اینترنت به جوی دامن زده. که در سایه ویژگی های خاص خود به تدریج به شکل گیری ناهنجاری های جنسی در کاربران خود می انجامد.
ممنون که باما همراه بودید.لطفا مقالات دیگر مارا مطالعه کنید.
اینفوگرافی شبکه های اجتماعی سرقت در فضای مجازی
شخصیت و هویت در شبکه هایی مجازی