فهرست مطالب
Toggleرسانههای اجتماعی محبوب ترین بخشهای فضای مجازی برای استفاده عموم هستند. از کودکان و نوجوانان گرفته تا مادر بزرگ ها، مدارس، شرکتهای دولتی، انجمنهای خیریه، برندهای تجاری و … همه و همه سعی میکنند. در رسانههای اجتماعی حضور پیدا کرده. و ضمن تولید محتوا برای خود مخاطبان ثابتی دست و پا کنند. دلایل و نیازهای متنوع کاربران روز بروز بر رشد و دامنه گسترش رسانههای اجتماعی میافزاید. کاربران گوناگون در سطوح مختلف سنی، تحصیلی، فرهنگی و با جنسیت، نژاد و زبانهای متفاوت بر حسب علائق، اهداف، دلایل و نیازهای خود طیف وسیعی از محتوا را تولید و یا بازنشر میکنند. در نتیجه استفاده و وابستگی به رسانههای اجتماعی رشدی روز افزون داشته و در زندگی فرد جایگاه مشخصی پیدا خواهد کرد. و پس از مدتی جزئی از سبک زندگی فردی و جمعی افراد یک جامعه خواهد شد. در نتیجه شناخت و بررسی ابعاد مختلف رسانههای اجتماعی با توجه به جوان بودن جمعیت کشور ضروری می نماید. در این سری از گزارشها با رسانههای اجتماعی و تأثیرات آنها بر سبک زندگی بیشتر آشنا میشویم.
پیش از نتیجه گیری درباره تاثیرات رسانه های اجتماعی بر بخشهای مختلف سبک زندگی بهتر است. نقش و اثر هر یک از پلتفرم های اجتماعی را نیز به شکل جداگانه مرور کنیم.
شبکههای اجتماعی عمومی مانند فیسبوک که تعداد زیادی از افراد را همانند فضای عمومی جامعه کنار هم گردآورده است. شبکههای اجتماعی تخصصی که بیشتر توسط پژوهشگران، محققان و دانشگاهیان و حول رشتههای گوناگون شکل میگیرد، شبکههای اجتماعی فیلم، موسیقی، کتاب،هابی(hubby)، کسب وکار و غیره.
شبکههای اجتماعی بر حسب هدف راه اندازی و موضوع فعالیت خود امکانات متنوعی علاوه بر امکانات عمومی مانند اضافه کردن دوستان، به اشتراک گذاری متن، تصویر و فایلهای چندرسانهای و سیستم ارسال پیام در اختیار کاربران قرار میدهند. امکانات و ویژگیهایی نظیر خبرخوان، بازیهای آنلاین، تماشای فیلم، ارتباط با سایر رسانهها، ارتباط با دستگاههای قابل حمل نظیر موبایل و تبلت و نظایر اینها کاربران این شبکهها را از مراجعه به چندین سایت باز داشته. و احتیاجات و نیازمندیهای اطلاعاتی، ارتباطی و تفریحی مختلفی از ایشان را پوشش میدهد. نتیجه آن که گرایش به شبکههای اجتماعی رشدی روزافزون دارد.
بیشترین حوزه ای که از شبکههای اجتماعی تاثیر پذیرفته، حوزه ارتباطات و تعاملات انسانی است شبکههای اجتماعی و فضای مجازی مرزهای قراردادی و عرفی را از میان برداشته .و افراد را از ورای مرزهای جغرافیایی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و عقیدتی کنار هم نشانده است. همچنین شبکههای اجتماعی حوزه اطلاع رسانی را نیز دگرگون کرده است. شبکههای اجتماعی رجوع به رسانههای مکتوب و سنتی را به شدت کاهش داده اند. چرا که شتاب نهفته در زندگی شهری قرن بیست و یکم افراد را ناچار به دانستن لحظه به لحظه اخبار می کند.در چنین شرایطی اخبار چاپ شده در هفته نامهها و حتی روزنامهها در هنگام چاپ نیز تازگی ندارند. چرا که پیش از آن هزاران نفر از آنها اطلاع پیدا کرده اند. در کنار رسانههای مکتوب که با وجود شبکههای اجتماعی به حاشیه رانده شده اند نقش موتورهای جستجو در کسب اخبار نیز در حال کمرنگ شدن است. چرا که افراد ترجیح میدهند برای اطلاع از اخبار روز بر روی لینکهای ارسالی از دوستان و آشنایان خود کلیک کنند.
تاثیرگذاری بالای شبکههای اجتماعی بر روی حوزه اطلاع رسانی سبب میشود. نقش آنها در مدیریت بحران های طبیعی و اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. رسانههای اجتماعی در پوشش انواع رویدادها بسیار بهتر از رسانههای سنتی عمل میکنند. به عنوان مثال در یک بحران طبیعی همانند سیل یا زلزله کاربران شبکه اجتماعی از یکسو با ارسال و بازنشر تصویر، فیلم، صوت و … در روند اطلاعرسانی نقش آفرینی میکنند .و از سوی دیگر بر مدیریت بحران از طریق اعلام نحوه کمک رسانی، اقلام مورد نیاز و موارد این چنینی تاثیر میگذارند.
همچنین اگر در عملکرد یکی از شبکههای اجتماعی اختلالی ایجاد شود. کاربران از طریق سایر شبکهها به اطلاع رسانی میپردازند.
در کنار تاثیر مثبتی که شبکههای اجتماعی بر کاهش دادن فاصلهها و رشد اطلاع رسانی داشته اند. اما از سوی دیگر ارتباط رودرو و فیزیکی انسانها را نیز کاهش داده اند. کاربران شبکههای اجتماعی کمتر به دیدار دوستان و بستگان خود میروند. و به جای آن به صورت آنلاین و یا ارسال کامنت و گذاشتن پیام با آنها ارتباط برقرار میکنند. کمتر با اعضای خانواده خود صحبت میکنند. و همچنین هنگامی که در کنار اعضای خانواده خود هستند. کارها و فعالیتهای خود را از طریق ابزارهای ارتباطی پیگیری میکنند.
وابستگی روزافزون مخاطبان به شبکههای اجتماعی و صرف کردن زمانهای طولانی برای انتشار پست. بازنشر پستهای سایرین، لایک کردن و امتحان کردن سایر قابلیتهایی که شبکههای در اختیار آنها قرار میدهند. نوعی از اعتیاد اینترنتی(Internet Addiction) به نام اعتیاد به شبکههای اجتماعی(Social Medai Addiction) بوجود آورده است. اعتیاد به شبکههای اجتماعی در نوع حاد خود افرادی را شامل میشود. که در وضعیت پستهای ارسالیشان اعدادی همچون ۲۰۰ هزار پست قرار دارد.
اعتیاد به شبکههای اجتماعی عوارض روحی متفاوتی برای کاربران دارند. افسردگی، خجالتی شدن، گوشه گیری و تمایل به دوری از اجتماع، کاهش اعتماد به نفس از جمله این عوارض است. عوارضی که در پی تغییر وضعیت دوستان و یا ارتقای شغل و مدرک تحصیلی آنها. و نیز مشاهده شادیها نظیر تصاویر تعطیلات و تولد از زندگی دوستانشان برای فردی که چنین شرایطی ندارد بوجود میآیند. به عنوان مثال فردی که به رابطهای پایان داده است در برابر تغییر وضعیت دوستش به نامزد یا متاهل احساس خوبی ندارد.هانا کراسنووا(Hanna Krasnova) از دانشگاه هومبولت(Humboldt) برلین در این باره میگوید.: “اینکه چه تعداد زیادی از افراد پس از سر زدن به فیسبوک احساس حسودی و در پی آن احساس تنهایی، سرخوردگی و عصبانیت میکنند .ما را به شگفت آورد. بر مبنای مشاهدات ما برخی از این افراد در پی این موضوع فیسبوک را ترک کرده یا حداقل مدت زمان استفادهشان از این سایت را کاهش میدهند.” کراسنووا و سایر محققانی که بر روی رفتار تعدادی از کاربران فیسبوک مطالعه کرده اند. واژه حسادت مارپیچی(Envy Spiral) را برای بیان سرانجام حسادتهایی از این دست که بین کاربران فیسبوک ایجاد میشود برگزیده اند.
با وجود محدودیتهای سنی، کودکان و نوجوانان با انتخاب سن بالاتر در شبکههای اجتماعی ثبت نام کرده و فعالیت میکنند.بدین ترتیب کودکان وارد دنیایی میشوند. که پیش از این بزرگترها نیز تجربه زندگی در آن را نداشته اند. بروز اختلالات جسمانی همانند چاقی، بی تحرکی، ضعف بینایی و بلوغ زودرس .در کنار تبعات روحی روانی متعدد همچون پرخاشگری، بی حوصلگی، گوشه گیری، مورد آزار قرار گرفتن و … از جمله تأثیرات شبکههای اجتماعی بر زندگی کودکان است.
در میان غفلت والدین، کودکان همراه با معصومیت کودکانه خود وارد فضای مجازی میشوند. اکثر کودکان درباره سوءاستفاده هایی که در این محیط صورت میگیرد .اطلاع نداشته و گمان نمیکنند طرف مقابل آنها نه تنها یک دوست نیست بلکه حتی ممکن است جنایتکار باشد.
کودکان به سادگی اطلاعات هویتی و شخصی خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. آدرس، تلفن، شماره حساب و سایر اطلاعاتی که مجرمان را ترغیب به سوءاستفادههای مختلف از کودکان میکند. کودکان و نوجوانان آسیب پذیرترین گروه سنی در مقابل آزار سایبری هستند. اصطلاح مزاحمت سایبری(Cyberbullying) به سوءاستفاده از فناوریهای ارتباطی نظیر اینترنت برای صدمه زدن به افراد اتلاق میشود. این مزاحمتها گاه آثار جبران ناپذیری همانند خودکشی برای افراد در پی دارد. ارسال پیامهای تهدید آمیز، انتشار شایعه، قرار دادن عکسها و اطلاعات شخصی، جعل هویت، هک کردن حساب کاربری و قرار دادن تصاویر مستهجن در آن. هتک حرمت، توهین و تحقیر و سوءاستفاده جنسی از جمله مزاحمتهای سایبری است که قربانیان زیادی در بین کودکان و نوجوانان دارد.
در فرانسه از هر ۱۰ دانش آموز یک نفر مزاحمت سایبری را تجربه کرده است. دانش آموزان با انتشار عکسهای خصوصی همکلاسیهای خود و یا ساختن حساب کاربری. با نام معلمان و مسئولان مدرسه و قرار دادن تصاویر مستهجن و یا پیامهای زننده، نظام آموزشی غرب را به چالش کشیده اند. از جمله قربانیان آزار سایبری میتوان به مگان مِیِر اشاره کرد. دختر نوجوان ۱۴ سالهای که پس از آزار سایبری خودکشی نمود.
شبکههای نه تنها خود پتانسیلهای کافی برای جاسوسی از کاربران را دارند. بلکه بستر مناسبی برای کسب اطلاعات توسط شبکههای جاسوسی و دستگاههای اطلاعاتی، رشد گروههای تبهکاری و خلافکاری، دامن زدن به اختلافات قومی، مذهبی، سیاسی و ایجاد آشوبهای داخلی بوجود آورده اند. این شبکهها برحسب قابلیت و توانایی بسیج کردن افراد که دارند. در کنار قابلیت ترتیب دادن یک مهمانی دوستانه و یا جشن خانوادگی میتوانند .گروههای تبهکاری و آشوبگران را نیز مجتمع کنند. ویژگیهایی از این دست باعث شده دول استعمارگر برای تصرف قلب و مغز افراد جوامع دیگر به استفاده از شبکههای اجتماعی روی بیاورند. در این حالت شبکههای اجتماعی به عنوان سلاحی کارا در میدان جنگ نرم مورد استفاده قرار میگیرند. سازماندهی تجمعات اعتراضی، دامن زدن به آشوبها، هدایت نیروهای معارض و مخالفان دولتها از جمله مواردی است. که شبکههای اجتماعی با ایفای نقشی مؤثر هزینههای دولتهای متخاصم جهت تضعیف دولتها را کاهش دادهاند. در کنار این موارد کنترل و سوءاستفاده از اطلاعات قرار داده شده توسط افراد یک جامعه .و کشور بر روی شبکههای اجتماعی در راستای ضربه زدن به امنیت ملی و انسجام و یکپارچگی آن جامعه نیز دور از انتظار نیست.
آسیب عمده ای که سیاسی شدن فضای رسانههای اجتماعی و حضور آنها در عرصه سیاست به دنبال دارد پدید آوردن یک جهل عمومی است. رسانهها به راحتی میتوانند نگاه افراد جامعه را از مسیر درست منحرف کرده .و با استفاده از شانتاژ، فرافکنی، عوامفریبی و سایر تکنیکهایی از این دست به ترور شخصیتها و گروهها پرداخته و نحوه انتخاب افراد را از حالت عقلانی به حالت احساسی تغییر دهند.
ممنون که باما همراه بودید.لطفا مقالات دیگر مارا مطالعه کنید.